دیکشنری
cow dung
ka͡ʊ dʌŋ
فارسی
1
عمومی
::
تپاله گاو، سرگین گاو
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
COVETER
COVETOUS
COVETOUSLY
COVETOUSNESS
COVEVANT
COVEY
COVIN
COVING
COVINOUS
COVRAGE DENSITY
COW
COW CALF
COW CATCHER
COW CHIP
COW COLLEGE
COW DUNG
COW GATE
COW GRASS
COW HEEL
COW HIDE
COW IN CALF
COW INTO
COW JUICE
COW KEEPER
COW MILKER
COW PARSNIP
COW PASTE
COW PATTY
COW PEN
COW PIE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید